فریال ::
چهارشنبه 88/2/9 ساعت 11:25 عصر
درد و لذ ت
صدفی به صدف همسایه گفت:"دردی شدید دارم.چیزی سنگین و گرد دردرونم رنجم می دهد"
صدف دیگر با حالتی تفرعن و حق به جانب جواب داد:"آسمان و دریا را سپاس می گویم
، من دردی در درون خویش ندارم،
در درون و بیرون حالم خوب است وسلامتم"
در همان زمان خرچنگی ازآن حوالی عبور می کرد ،حرف های
آن ها راشنید،و به صدفی که هم در درون و هم دربیرون خوب و سلامت بود گفت:
"بله ،تو سالم و سلامتی،اما دردی که
همسایه ات را رنج می دهد
مرواریدی است به غایت زیبا"
دل من اگر نشکند ،پس چگونه درک خواهد شد؟""..........
مونا.م
نوشته های دیگران()